میزگرد | جای خالی تبیین نقش حجاب در هویت زن ایرانی مسلمان
به گزارش روابط عمومی دفتر مطالعات تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی اصفهان به نقل از قدسآنلاین، صفوراسادات امینجواهری، پژوهشگر علوم اجتماعی در نشست هماندیشی با حضور بانوان محقق تاریخ شفاهی با اشاره به آشوبهای اخیر، بیان کرد: غبار رسانه نمیگذارد حقیقت را ببینیم و بشنویم. این روزها همه ما تحلیلهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی شاید عرفانی و آرمانی زیادی شنیده باشیم، اما اکنون نمیخواهیم آسیبشناسی اجتماعی کنیم و راهکار کلان ارائه دهیم؛ میخواهیم توصیفی از این صحنه کنیم که ثمرهاش فهم جایگاه محقق تاریخ شفاهی در این رخداد و نقشی باشد که میتواند ایفا کند.
روایت نشدن واقعیتهای قوت و قدرت زن باحجاب
صفوراسادات امینجواهری با بیان اینکه جایگاه پژوهشگر تاریخ شفاهی فقط ثبت مکانیکی رویدادهایی نیست که دیگران رقم میزنند بلکه او با ابزار روایتگری میتواند حال و آینده را نیز رقم بزند، گفت: محقق تاریخ شفاهی مانند فیلمبرداری است که میتواند از زاویههای مختلف وقایع را ثبت کند، زاویههایی که ضمن جذابیت، با مسائل روز مرتبط باشد. او برای حجاب میتواند از زاویهای پروژهاش را تعریف کند که منجر به جمعآوری خاطرات ترسها، غمها، مشکلات و درگیریهای زنان محجبه شود؛ این زاویه دید، تصویری مظلومانه میسازد و در مقابل میتواند پروژهاش را طوری تعریف کند که موجب جمعآوری خاطرات عزمها، انگیزهها، مبارزهها، نیتهای قلبی و کرامتهای زنان محجبه شود؛ این زاویه دید تصویر قدرتمندانه و ارادهمندانهای را ثبت و به مخاطب عرضه میکند و چه بسا این دیدها مکمل هم باشند.
این پژوهشگر تاریخ شفاهی با بیان اینکه خاطرات گذشته صرفاً خاطره نیستند بلکه در کنار هم مینشینند و وضعیت هویتی ما را در ایران سال ۱۴۰۱ ترسیم میکنند و پس از آن دوباره در تاریخ میمانند و بازتولید میشوند، خاطرنشان کرد: برای مثال در موضوع حجاب، مهم است محقق تاریخ شفاهی چه فضایی از حجاب را ترسیم کند که با خلأ امروز ما مرتبط باشد. خلأ امروز، نبود روایت از قوت زن محجبه است؛ پس واقعیتی وجود دارد که هنوز روایت نشده، چادر به عنوان یک نوع حجاب در سالهای اخیر بُعد مبارزاتیاش را از دست داده و به مصاف روایتهای مصرفگرایانهای چون گران بودن و راحت نبودن آن رفته و میدان را باخته است. حجاب، قوت روایت خود را از دست داده، نمیتواند تصویری قوی از علتِ بودنش نشان دهد و زنهای محجبه نمیتوانند از این جریان دفاع کنند؛ البته این بهخاطر ضعف روایت است.
پژوهشگر علوم اجتماعی در خلال صحبتهایش به زنان ایران در عرصه دفاع مقدس و مبارزات انقلابی اشاره و تصریح کرد: در انقلاب و دفاع مقدس، حجاب، لباس رزم زنان بود و این نماد رزم زنانه برآمده از هویت مجاهد زنانهشان بوده است. بسیاری از پژوهشگران تاریخ شفاهی بر برهه زمانی انقلاب و دفاع مقدس متمرکز هستند، اما جای روایتهایی از سبک محجبه بودن خانمها در آن برهه زمانی خالی است. در بیشتر روایتها راهپیمایی رفتن خانمها را به تصویر کشیدهاند یا حضورشان در جبههها را روایت کردهاند، اما هیچوقت رفتن یک زن به راهپیمایی با حجاب تصویر نشده، انگیزهها، فکرها و احساساتی که زن محجبه با حجابش داشته و در آن مبارزات شرکت میکرده در کجای تاریخ ثبت شده است؟ ثبت وجه مبارزاتی حجاب میتواند از برتر بودن، نماد ملی و دینی بودنش دفاع کند. در روایتهای موجود، مشخص نیست زنان برای پوشش خود چه برنامهای داشتند و این خلأ روایتی موجب میشود در سال۱۴۰۱ زن ایرانی برای کنش سیاسی، حجابی را که زمانی لباس رزم و لباس کنشگری سیاسی زن بوده، حذف کند یا نمیتواند از آن دفاع کند.
وی با اشاره به اینکه شاید علت مفقود بودن سبک حجاب زنان در روایتها این است که وجه ناخودآگاه زن ایرانی حجاب بوده، اظهار کرد: در این برهه و باتوجه به جنگ روایتها در کارزار هویت زن ایرانی، نیاز است انگیزهها و تدابیری که زن ایرانی برای حجابش داشته ثبت شود تا هویت مبارزاتی زن با حجابش مشخص شود؛ همچنین باید احساس زن محجبه در کنار زن بیحجاب در انقلاب و همزیستی و اتحادی که میان آنها بوده روایت شود تا هویت زنانه احیا و حفظ شود. در غیر این صورت نه تنها هویت زن، بلکه نظام واژگانی انقلاب اسلامی مثل شهادتطلبی، حقطلبی، آرمانخواهی و آزادی که باید در روایتهای ما بدرخشد مصادره میشود، همانطور که این روزها میبینیم این واژگان علیه هویت زن محجبه، علیه انقلاب و علیه نظام دینی استفاده میشود و این نشان میدهد تیغ تیز روایت، آنجایی که باید، به کار گرفته نشده و مغلوب رسانههای رقیب شده است.
کشف هویت زنانه با روایتگری در تاریخ شفاهی
امینجواهری با بیان این نکته که نقطه اتصال تاریخ شفاهی با همه ابزارهایش با مباحث زنان در روایتگری و تصویرگری هویت زنانه است، توضیح داد: هویت زنانه زن مسلمان ایرانی هنوز تصویر نشده، امروز نه تصویر زن۱۴۰۰ را داریم و نه زن سال ۵۷ را؛ قسمت زیادی از تصاویر مربوط به دوران انقلاب و دفاع مقدس، مردانه است. درواقع، زنی را میبینیم که مثل مردان حرکت کرده ولی ما این را نمیپذیریم که در دفاع مقدس زنان ما مردانه بودند، اتفاقاً زنان ما زن بودند و هویت زنانه داشتند که کار پیش رفت و به ثمر رسید، ولی روایتگری زنانه نشده و ابعاد زنانه کنشگری زنان ما استخراج نشده است. پژوهشگر علوم اجتماعی ضمن بیان اینکه مسئله امروز نه چادر است نه حجاب، مسئله هویت زن مسلمان است، بیان کرد: در سطح امنیتی نیز رهبر معظم انقلاب میگویند مسئله اسلامیت ما نیست، مسئله استقلال ایران است، دعوایی نیز که سر حجاب درست کردند، بر سر بحث حجاب به عنوان مسئلهای اجتماعی نیست، هویت زن مسلمان و زن ایرانی سیبل حملات است که یکی از ابعادش محجبه بودن و عفیف بودن است؛ حمله به عفیف بودن زن ایرانی، حمله به حجاب زن ایرانی حمله به هویت و استقلال و عزت زن است نه فقط پوشش ظاهری، این دعواها دعوای اصلی نیست، البته باید بپذیریم که حجاب بحث جنجالبرانگیزی است و بُرد رسانهای قویتری دارد.
وی با بیان اینکه زنان عنصر مهم پیشرفت هر ملتاند و اگر زنان ما فاقد هویت اسلامی و ایرانی شوند، به ایران قوی اسلامی ضربه وارد خواهد شد، خاطرنشان کرد: برخی بر این باورند در دهههای گذشته تلاش زیادی برای بیهویت کردن زن و سرگرم کردنش به مسائلی غیرواقعی شده، اما ماجرا این است تا تقریباً پدیدهای به نام بیهویتی و انسان بیهویت نداریم بلکه هویت ایرانی، هویت غربی، هویت مشتت، هویت مصرفی و… انواع هویت هستند که جنگ بزرگ بر سر هژمون کردن یکی از این هویتهاست. زنِ امروز بر اثر زندگی در فضای مدرنیته و جریان هژمونی که غرب ایجاد میکند، زن مصرفی شده که با زن مسلمان و مبارز فاصله زیادی دارد و از جریانهایی مثل جریان مد تبعیت میکند. البته زنِ مسلمان آگاه هم شاید کارهایی را که زنِ مصرفی انجام میدهد انجام دهد ولی در پازل خودش و با آگاهی و اراده و انتخاب خودش برای رسیدن به هدفی که در نظر دارد.
حلقه گمشده، سبک مدیریت حجاب در بانوان مبارز انقلابی
امینجواهری با بیان اینکه حتی اگر زن مصرفی، محجبه باشد ولی حجاب را به صورت مد مصرف کند، این حجاب آگاهانه و بااراده نیست و آسیبپذیر است، گفت: در روایتهایی که از زنان انقلاب داریم بحث حجابشان مفقود است و متوجه نمیشویم این خانم دغدغه حجاب و حضور اجتماعیاش را چطور مدیریت کرده یا خودش و دوستانش در جمعهای زنانه چه پوششی داشتند. یک دختر هشتادی که هیچ تصوری از زن انقلاب ندارد، واقعاً برایش سؤال میشود پوشش زنان انقلاب ما و زنانی که در دفاع مقدس نقشآفرینی کردند، چه بوده؟ حجاب حتی در خیزش مسلمانان سایر کشورهای اسلامی همچنان نماد مبارزه زن مسلمان بوده؛ یعنی حجاب ارتباط مستقیمی با حرکتهای سیاسی دارد و یک حرکت مبارزاتی تلقی میشود.
پژوهشگر علوم اجتماعی با تأکید بر ضرورت کشف زاویهدید زنانگی در روایتهای تاریخ شفاهی، یادآور شد: ما زن انقلاب اسلامی را زن نمیبینیم، درواقع یک مرد را میبینیم که اسمش زن است و ممکن است از بُعد زنانه این زن فقط مادری و همسر بودنش را ببینیم، بقیه ابعاد زنانه چه میشود؟ فن سخنوری، مهارت میانجیگری، استعدادهای علمی، شرف، عفت، مدیریت اقتصادی، روابط و حضور اجتماعی این زن چه میشود؟ نداشته؟ تیغ تیز کشف خاطرات زن مسلمان ایرانی دست روایتگران تاریخ است؛ زنِ ایرانی امروز، هم درگیر مدرنیته بوده و هم در نقد مدرنیته درگیر روایتهای فمینیستی از زنانگی است، خودش هم مرز اعتراضات خودش و فمینیستها را گم میکند که کدام خودش است کدام فمینیست؟ کدام خودش است کدام غرب؟ چون در این فضا به دنیا آمده، ولی زن انقلاب اسلامی که انقلاب را رقم زد و در جنگ مشارکت کرد و در پیروزیهایش مؤثر بود، این درگیریها را نداشت، پس او یک تجربه ناب زنانه ایرانی اسلامی دارد که محقق تاریخ شفاهی درواقع باید به سرعت اینها را کشف و استخراج کند و تا از حافظه تاریخی مردم نرفته باید ثبت شود.
در این وادی تعریف حجاب بسیار مهم است. اگر حجاب را فقط ابزاری برای دیده نشدن زن در برابر نامحرم تعریف کنیم، بازتابش در عرصه تاریخ شفاهی این میشود که حجاب برای دیده نشدن زن است، پس چه دلیلی دارد من از آن حرف بزنم؟ بگذار دیده نشود، اما اگر بگوییم اتفاقاً پوشش و حجاب زن برای این است که زن در عین شرافت، دیده شود، این را چه چیز غیر از حجاب میتواند محقق کند؟ زن بدون پوشش مشخص است زن است، ولی دیگر اقتضائات زندگی شریفانهاش رعایت نمیشود؛ حجاب است که به عنوان یک وسیله کمک میکند از مردان متمایز باشد و با کنشگری زنانه، از استعدادش در جامعه استفاده کند و عفیف هم بماند. در این تعریف، اتفاقاً حجاب وسیلهای است که وجه مبارزاتی، سیاسی و وجه تلاشگری و نخبگی زن با آن دیده میشود، اینکه در سالهای اخیر حجاب موجب ناکارآمدی زن و محدودیتش نمایش داده میشود، قدرت رسانه است.
امینجواهری با اشاره به تأکید برخی به نگاه حاکمیت به هویت زن، اظهار کرد: ساختار حاکمیت یک پدیده کلان است؛ درست است خلأهای حاکمیتی، خلأهای فرهنگی، شکاف نسلی و مسائل اجتماعی داریم ولی محقق تاریخ شفاهی باید از موضع فرد، از پایین و از میان مردم حرکت کند و حرکتهای کوچک را به خاطر مشکلات کلان از خود سلب نکند، انگیزههای درونی تکتک ما زنها اگر به هم بپیوندد، اگر با هم متحد شویم، جریان ایجاد میکند.
تاریخ شفاهی و ثبت وقایع آشوبها
وی ضمن بیان اینکه محقق تاریخ شفاهی میتواند خاطرات این سه هفته درگیری را از منظری زنانه ثبت کند، گفت: این خاطرات باید کشف شود که چگونه یک زن محجبه میتواند این فضای ملتهب را به یک فضای آرام تبدیل کند. پیشنهادم این است محققان تاریخ شفاهی گروههای زنانهای را که دلشان برای این روزها و این نابسامانیها تپیده رصد و روایتهایشان را ثبت کنند. این را بدانید همچنان حجاب جزو صدر درگیریهایمان خواهد بود و خواهد ماند پس به ایدههای زنان دغدغهمند در حوزه حجاب نیاز داریم. این اتفاق تکرار میشود، دامنه این موضوع یک اعتراض خیابانی و چند دانشآموز دبیرستانی نیست؛ این ماجرا عمیق و فراگیر است، دشمنیها جای خود، این اعتراضات ریشههای عمیق فرهنگی و اجتماعی هم دارد، پس هماندیشی اجتماعی را میطلبد.
زده شدن جرقه اعتراضات در بافتاری فرهنگی
پژوهشگر علوم اجتماعی در ابتدای این نشست با اشاره به فوت مهسا امینی، طغیان فضای مجازی، ورود نخبگان علمیدانشگاهی به این جریان و همهگیر بودن آن، گفت: فردی را تصور کنید که چند سال در کما بوده و شهریور ۱۴۰۱ به هوش میآید، از وقایع اخیر ایران تعجب میکند و برایش سؤال میشود آیا مهسا امینی فرد خاصی بوده؟ نحوه فوتش خاص بوده؟ چرا همه یکدست و یکصدا دربارهاش صحبت میکنند؟ علت تعجب او بافتارهایی است که از آن بیاطلاع است. اول از همه اعتراض به پدیدهای به نام گشت ارشاد که ماهها درگیر آنیم. تکروایت فوت مهسا امینی در این بافتار سبب شد جرقه اعتراضات زده شود. پس از آن در مارپیچ سکوت و نبود هیچ روایت رقیبی، این اعتراضات فراگیر شد و ماجرا از اعتراض به گشت ارشاد فراتر رفت و شاهد درخواستها و شعارهای غیرمتعارف و مخالفتهایی با بنیانها بودیم و قضیه به جریانی سیاسی تبدیل شد. در واقع جرقه اعتراضات در بافتاری فرهنگی زده شد و در بافتاری فرهنگی و مدنی با نام مناقشات جنسیتی، قدرت سیاسی گرفت. وی با اشاره به تبدیل یک جریان مدنی به جریانی امنیتی، مطرح کرد: اینجا گره کار دوباره در وادی روایتهاست؛ جنس و سطح اعتراضات در ابتدا و حتی پس از فراگیر شدن، برای احیای کرامت و آزادی بوده و جنس امنیتی ندارد. اما وقتی همه تریبونهای دیگر سکوت میکنند، این میدان به دست رقیب مصادره میشود و اعتراضات از بستر جریان مدنی خارج و مصادره میشود.
پژوهشگر علوم اجتماعی افزود: با قدرتگیری این جریان، اعتراضات از فضای مجازی به کف خیابان میآید و کف خیابان میدان رویدادسازی برای آن روایتهای تکصدا میشود. پس ببینید تیغ تیز روایت هم میتواند جرقه رخدادی را بزند و هم میتواند صحنه را کامل بهدست گیرد.
دیدگاهتان را بنویسید