ترویج حجاب بر مردم یا با مردم؟!
در گفتوگو با حجتالاسلام مقداد اموری، مدیر اندیشکده حرکت: انسان ایرانی اساساً این حقارت را برنمیتابد، حجابی را که اراده و عزت زن را لحاظ نمیکند، قبول ندارد و پس میزند. اینکه بگوییم من کسی هستم که برای تو تصمیم میگیرم، من هستم که حجاب را برای تو معنا میکنم، او اصلاً این معنا را تحویل نمیگیرد. او دیگر خودش را خیلی قدرتمندتر از این حرفها میداند. حتی بهجرئت میشود گفت که آن انسان ایرانی که بهاشتباه به مظاهر مدرنیته گرایش پیدا کرده، آن را از سر استقلال و آزادی که انقلاب اسلامی ایجاد کرده، انتخاب کرده است. رویه انقلاب اسلامی اصلاً این نیست که جامعه را به جبر و به زور هدایت کند.
این حس تحقیر، هم در معنای حجاب ارتجاعی وجود دارد و هم در روش حکمرانی ارتجاع. من مکلف به تبلیغ و بلاغ هستم و تبلیغ یعنی آگاهیها و احساسات انسانها را متوجه چیزی کنم که واقعاً برایشان دلربا و فطری است تا بر اساس «فألهمها فجورها و تقواها» خودش زیستش را شکل دهد. ما در حکمرانی حجاب، بازتولید نگاه متحجرانه کردیم. گروهی فکر میکنند چون حکومت اسلامی است، باید انتظار داشته باشند با صرف قانونیشدن حجاب، همه ملزم به رعایت شوند. بله، تحقیقاً حکومت اسلامی میتواند حجاب را به نحو شرعی قانونی کند، اما چالش اصلی در تحقق اقامه حجاب است. باز یادآوری میکنم که تجربه انقلاب اسلامی این است که کاری کرد که مردم حجاب را بخواهند و به حمایت از قانون آن دربیایند. هنوز هم وضعیت مردم همین است، با این تفاوت که قطبهای بهشدت موافق و بهشدت مخالف حجاب و قانون قوت گرفتهاند. آمار مؤید این روایت است. اما در این فضا داریم حجاب و قانونش را استیلاگرانه معنا میکنیم. وقتی که ما چه در نقطه معنا از انسان و زن انقلاب اسلامی و چه در نقطه حکمرانی از تقویت اراده مردم فاصله گرفتیم، دستگاهمان هم دیگر نمیتواند با جامعه حرکت بکند و از آن عقب میافتد. هرچند که در متن واقعیت زندگی، زنان دارند کمکم معنای خود را از حجاب بازیابی میکنند، در دستگاه رسمی چنین معناهایی وجود ندارد و در نتیجه این حرکت خزنده شدت و قدرت پیدا نمیکند.
برای مطالعه کامل یادداشت به شماره ۱ و ۲ فصلنامه اقلیما مراجعه بفرمائید.
دیدگاهتان را بنویسید