این «نه» ستونهای کاخ را به لرزه درآورد

سعیده رحیمی، دانشجوی دکتری تاریخ اسلام: به گواهی تاریخ، عفت و حیا جزء ذاتی هویت زن ایرانی است که در هیچ زمانی از او منفک نبوده است. روسپیگری در جامعه ایران همیشه مذموم بوده و مجازاتهای سنگینی برای ارتکاب زنا در نظر میگرفتند. بر خلاف جامعه روم و یونان باستان که به دلیل رواج فحشا، آن را به رسمیت شناخته و برای شاغلین به آن، مالیات و قوانینی را نیز مدون کرده بودند. در بررسی نقشبرجستهها و کتیبههای ایران باستان، همیشه زنان همراه با پوششهایی نظیر چادر و گاه روبند دیده میشوند. حجاب در ایران باستان، منزلت بالایی داشته و خانوادههای ایرانی جایگاه بسیار مهمی برای آن قائل بودند؛ البته با این تفاوت که پیش از ورود اسلام به ایران، این موضوع فقط در اختیار زنان طبقۀ اشراف و از نماد و نشانههای بارز آنان بود؛ اما بعد از ورود اسلام به ایران، دیگر این حجاب محدود به یکطبقه خاص نشد و دارای وجههای عمومی شد.
به دلیل کثرت تصاویر کتیبهای باستانی عهد هخامنشیان در میان آثار باستانی کشورمان، گاهی این تصور اشتباه را برای شما پدید آورده که حجاب فقط محدود به دورۀ پارسیان بوده است؛ اما بررسی اسناد تاریخی نشان میدهد که زنان ایرانی در هر چهار سلسلۀ باستانی مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان بهخصوص طبقۀ اشراف حجاب بسیار پوشیدهای داشتهاند. آنان هرگز بدون رعایت پوشش عرفی آن زمان در اجتماع حاضر نمیشدند. این امر بهقدری در عقاید زنان اشراف رسوخ داشت که همسر خشایارشا بنام ملکه وَشْتی [۱] ماجرای شورانگیزی درباره خود رقم میزند؛ در منابع ایران باستان آمده، زنی زیبارو و صاحب مکنت بود و جایگاه خاصی در دربار خشایارشا داشت. در یکی از جشنهای بزرگ درباری، شاه از ملکه وَشْتی خواست که خود را نیمهبرهنه در ملا عام ظاهر کند و زیبایی زایدالوصف خود را به نمایش گذارد. ملکه که بانوی شریف و عفیفی بود، حاضر نشد به چنین ذلتی تن دهد. شاه از نافرمانی او خشمگین شد و به تحریک یهود این زن بینوا را اعدام نمود. گفته شده درخواست پادشاه نیز به تحریک یهودیان بوده؛ چرا که آنان بهخوبی از روحیات ملکه آگاهی داشتند و میدانستند تن به چنین عملی نخواهد داد و بدین ترتیب، دسیسهای برای ملکه عفیف ایرانی چیدند. [۲]
یهودیان پس از منشور آزادی کورش، آزادی عمل زیادی در سرزمین ایران پیدا کرده و اغلب در نواحی غربی و شمالی ایران ساکن شده، در پی نفوذ به دربار شاه ایران بودند. مرگ ملکه راه را برای نفوذ شخصی بنام مُردُخای یا مُردِخای یهودی، باز میکند. مردخای یهودی، رئیس یهودیان ایران، تلاش میکند دختری بنام هدسا (هدسَه) [۳] که خواهرزاده یا برادرزادهاش بوده به شاه عرضه کند و طی انجام دسیسهای شاه را به او علاقهمند گرداند. سپس از هدسا میخواهد نام و هویت یهودی خود را مخفی کند. هدسا به چنین سببی با نام اِستِر در تاریخ معروف میگردد. به هر ترتیب، دختری یهودی در نگاه خشایارشا با اغواگری جلوه میکند. پس از ازدواج او با فرمانروای ایرانزمین، ملکه بدذات یهودی عامل کشتار هزاران ایرانی در عید پوریم در روز سیزدهبدر ایرانیها گردید. یهودیان صهیونیست، همچنان این روز را در میان خود جشن بزرگی میگیرند و در شرابخواری نیز افراط میکنند.
گفتنی است در صحت و روایت این ماجرا، نقلهای مختلفی وجود دارد؛ تا جایی که برخی ماجرا را وارونه تعریف و کشتار یهودیان را مطرح میکنند یا ملکه را مؤثر در تغییر فرمان پادشاه برای کشتار یهودیان میدانند. به نظر پژوهشگران، غرضورزی غربیها در این باره دخیل بوده است. [۴]
بنابراین، حیا، عفت و پوشیدگی هویت جدانشدنی زن ایرانی را تشکیل میدهد و سابقه تاریخی و ریشهداری دارد. در ایران قدیم زنان طبقه اشراف، دارای شخصیت و شأنیت اجتماعی حتماً از پوشش استفاده میکردند و پوشاندن سر با چیزی شبیه چادر یا روسری بزرگ امری پسندیده بوده است. در این شرایط زن ایرانی شأنیت و شخصیت خود را در گرو آن میدید؛ لذا پوشش چادر قبل از آن که امری اسلامی باشد، به رسوم ایران باستان پیشینه میبرد و کشتهشدن همسر خشایارشا، نشان از رسوخ این فرهنگ و باور قوی در میان مردمان ایرانزمین دارد. این مثال تاریخی بهعنوان نمونه بارزی از عفت و حیای زن ایرانی است. همچنین ملکه ایران، نخستین بانویی است که در راه حفظ حجاب فدا شده است؛ این در حالی است که در نگاه اول، شاید چنین به نظر برسد که اولین شهیدۀ حجاب در تاریخ باید از میان بانوان مسلمان و متعلق به دوران اسلامی باشد؛ لذا بررسی تاریخ، عاملی برای کشف ندانستهها به شمار میرود.
[۱] همسر پاکدامن و ملکه نخست خشایارشا که به علت نپذیرفتن خواسته شاه برای حضور بهصورت عریان در ضیافت روز هفتم، از جایگاه خود به عنوان ملکه برکنار شد.
[۲] حجازی، بنفشه، زن به ظن تاریخ (جایگاه زن در ایران باستان)، تهران، نشر شهر آب، چاپ اول، ۱۳۷۰. ص ۱۰۵.
[۳] دختر ابیهیل و او یکی از کسانی است که هدسه نامیده شده است.
[۴] همان
دیدگاهتان را بنویسید