حجاب بهمثابه مقاومت

تقاطع دینداری، هویت و سیاست در زندگی زن فلسطینی
حجاب در دنیای معاصر، یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین موضوعاتی است که ذهن پژوهشگران علومانسانی و اجتماعی را به خود مشغول کرده است. مقالهی «نمادگرایی مذهبی و سیاست: حجاب و مقاومت در فلسطین» نوشتهی سمیرا علایان و لانا شحاده که در نشریه مطالعات قومی و نژادی (جلد ۴۴، شماره ۶، صفحات ۱۰۵۱ تا ۱۰۶۷، سال ۲۰۲۱) منتشر شده است، به بررسی نقش حجاب بهعنوان نمادی مذهبی-سیاسی در جامعهی فلسطینی میپردازد. این مقاله باتکیهبر دادههای میدانی و تحلیلهای نظری، نشان میدهد که چگونه پوشش زنان میتواند به ابزاری برای مقاومت، هویتسازی و تقابل با سلطهگری تبدیل شود. هرچند دیدگاه فمینیستی نویسندگان، محتوای مقاله را خالی از نقد و اشکال نمیکند؛ اما بههرحال موضوعی به آن پرداختند برای مخاطب ما، شایان توجه و قابلتأمل است. سمیرا علایان، عضو هیئتعلمی دانشکده آموزش دانشگاه عبری اورشلیم و لانا شحاده، دکترای فلسفه و استادیار در دانشگاه عربی آمریکایی فلسطین، با نگاهی انتقادی و تحلیلی، به نقش حجاب در بافت سیاسی و اجتماعی فلسطین میپردازند و آن را فراتر از یک انتخاب فردی، بهمثابه کنشی اجتماعی و سیاسی تحلیل میکنند. ترجمه و تلخیص این مقاله خدمت خوانندگان گرامی تقدیم میگردد:
پوشاندن بدن زنان مسلمان به موضوعی بحثبرانگیز و مناقشهبرانگیز تبدیل شده است. اگرچه حجاب بهطورکلی بهعنوان پوششی مذهبی برای سر، مو، گردن و گوشها در نظر گرفته میشود که فقط صورت را نمایان میگذارد، اما به نمادی بحثبرانگیز و سیاسی بدل شده است؛ نمادی که برای زنانی که آن را انتخاب میکنند، منبعی از هویت به شمار میرود. بسیاری از زنان، احساسات خود نسبت به اشغال را با توانایی استفاده از حجاب بهعنوان نمادی قابلرؤیت از رد اشغال و واقعیتی که در آن زندگی میکنند، مرتبط میدانند. یکی از پاسخدهندگان، درک خود از پوشش سر را بهعنوان شکلی از مقاومت بیان میکند: «یک زن باحجاب، یک قدرت سیاسی در برابر دشمن صهیونیست است.»
از میان پاسخدهندگان، بیستوشش نفر از ساکنان کرانه باختری گفتند که پس از انتفاضه دوم و ساخت دیوار جداسازی، شروع به پوشیدن حجاب کردند؛ دورانی که ناامیدی در میان فلسطینیها پس از ویرانیها و تلفات زیاد در کرانه باختری افزایش یافت. به این معنا بود که زنان فلسطینی از بدن خود و پوشش حجاب بهعنوان نمادی برای مقابله با ستمی که احساس میکردند، استفاده کردند. پاسخدهنده ادامه داد: «صهیونیستها میخواهند ما را از سرزمینمان بیرون کنند و در فلسطین به اکثریت برسند. آنها دیوار را ساختند تا جدایی ایجاد کنند و ما را نبینند. حجاب من ابزاری است تا به آنها نشان دهم که ما وجود داریم و برای همیشه در این سرزمین خواهیم ماند.»
یکی دیگر از پاسخدهندگان از تحقیری صحبت کرد که در ایستهای بازرسی در طول بازدیدهای مکرر از خانوادهاش در کرانه باختری تجربه کرده بود: «ما از سربازان زن منفوری که در ایستهای بازرسی مستقر کردهاند، رفتار تحقیرآمیزی دریافت میکنیم. آنها وقتی میخواهیم از جایی بهجای دیگر برویم، همیشه ما را در گرمای سوزان یا سرمای شدید برای مدت طولانی معطل میکنند. حتی وقتی فقط برای دیدار والدینم میروم و قصد ورود به بیتالمقدس را ندارم، آنها سؤالات زیادی از من میپرسند. حتی در سرزمین خودمان قدرتنمایی میکنند. بنابراین راه مقابله با آنها این است که مرا باحجاب ببینند. چنین کاری، سربازان زن را عصبانی میکند و میترساند.»
احساس غالب تحقیر در میان پاسخدهندگان هنگام عبور از ایستهای بازرسی بهطورکلی وجود دارد. به گفته آنها، استفاده از حجاب بهعنوان ابزار سیاسی، در نشان دادن حس وجود و مقاومت در برابر هر نیرویی که میبینند، مؤثر است. یکی از پاسخدهندگان، حجاب را نهتنها نمادی از دینداری، بلکه نمادی از مقاومت سیاسی در برابر اشغالگری میداند. بهاینترتیب او میتواند به طور فیزیکی مخالفت خود با هنجارها را به شیوهای نشان دهد که ممکن است برای دشمن، «تهدیدآمیز» به نظر برسد. برای او، پوشیدن حجاب به شکلی از اعتراض تبدیل شد. از تجربه خود ما، اعضای جامعه فلسطینی بهویژه در کرانه باختری، مذهب را آشکارترین شکل رد اشغال و بهاصطلاح، «غربیسازی» وجود فلسطینی توصیف میکنند. از طریق مصاحبههای عمیق با زنان مسلمان فلسطینی در شرق بیتالمقدس و کرانه باختری، این مقاله نشان میدهد که چگونه حجاب به نمادی پیچیده از دیدهشدن، هویت و توانمندسازی تبدیل میشود؛ بهویژه در زمینه مقاومت فلسطینی که ورای نگاه رایج مذهبی به حجاب است. ما استدلال میکنیم که اشغالگری اسرائیل و سرکوب سیاسی حاصل از آن، تأثیر مستقیمی بر شیوه توجیه زنان در خصوص پوشیدن حجاب دارد. طبق مصاحبهها، زنان حجاب را نه فقط نمادی مذهبی بلکه کنشی سیاسی برای مقاومت و پایداری در برابر واقعیتهای زندگی در سرزمینهای اشغالی میدانند.
حجاب همیشه یک نماد سیاسی مشخص در جامعه فلسطینی نبوده است؛ قبل از انتفاضه اول (۱۹۸۷-۱۹۹۳) حجاب، بخشی از پوشش سنتی زنان مسنتر فلسطینی بود که نمادی از وقار و احترام تلقی میشد. اما بعد از انتفاضه دوم (۲۰۰۰–۲۰۰۴) حجاب به پوششی رایج میان دختران جوان تبدیل شد و حتی دختران ۷ساله نیز از آن استفاده میکردند، درحالیکه پدر و مادرشان آن را تحمیل نکرده بودند. حجاب در این دوره بهعنوان بخشی از گرایشهای فزاینده بنیادگرایانه شناخته شد. در بسیاری از موارد، حجاب بهعنوان واکنشی به اشغالگری اسرائیل، ناامیدی از بهبود اوضاع زندگی و فقدان چشمانداز صلح پوشیده میشود. بهنوعی حجاب پیامی تصویری از مقاومت و حضور در سرزمینهای اشغالی است. برای بسیاری از زنان فلسطینی، حجاب نماد فیزیکی مقاومت در برابر شرایط تحمیلی توسط دشمن است؛ روشی برای نمایش «دیگری» بودن در مقابل اشغالگر، چه سرباز باشد و چه شهرکنشین. یکی از پاسخدهندگان، توضیح داد که اشغال او را نمیترساند و مانع از برجستهکردن هویت مسلمانش نخواهد شد.
برای زنان در شرق بیتالمقدس، واقعیتها کمی متفاوت است. آنها در منطقهای زندگی میکنند که کاملاً تحت کنترل اسرائیل است، بدون آنکه از مزایای شهروندی برخوردار باشند. بسیاری از ساکنان فلسطینی شرق بیتالمقدس، شهروندی اسرائیل را ندارند و تنها دارای کارتهای شناسایی بیتالمقدس هستند که به آنها وضعیت اقامت در شهر را میدهد. این وضعیت بهخودیخود، آنها را از هرگونه حق رأی در انتخابات عمومی محروم میکند و در بسیاری موارد، ممکن است این وضعیت را بنا به تصمیم مقامات اسرائیلی از دست بدهند. برای پاسخدهندگان، حجاب پرچمی از بقا و مقاومت در میان یهودی-اسرائیلیهاست. یک پاسخدهنده ۳۲ساله از شرق بیتالمقدس بیان کرد: «ببینید در سالهای اخیر در شرق بیتالمقدس چه میگذرد. صهیونیستها سعی میکنند همهجا ساختمان بسازند و همه چیز را تصاحب کنند. آنها میخواهند هر چیزی را که نشان میدهد فلسطینیها حقی دارند، پاک کنند. من با حجابم به آنها نشان میدهم که ما مقاومیم (صامدون) و اینجا باقی خواهیم ماند.» این پاسخدهنده از واژه صامدون به عربی استفاده کرد که جمع استقامت کننده یا مقاوم است. این واژه، گواهی بر ریشهدار بودن گفتمان او در روایت ملی مقاومت فلسطینی است و بنابراین، نمونهای آشکار از سیاسیشدن پوشش حجاب محسوب میشود. هر کس که زمانی را در جامعه فلسطینی، در کرانه باختری یا شرق بیتالمقدس گذرانده باشد، اهمیت واژه صامدون را درک میکند. این مفهوم مقاومت، در هستی هویت و عاملیت فلسطینی استوار است.
تفاوت اصلی بین واقعیتهای زندگی فلسطینیهای شرق بیتالمقدس و کرانه باختری این است که سیستم آموزشی شرق بیتالمقدس کاملاً تحت کنترل وزارت آموزش اسرائیل است. اگرچه مدارس فلسطینی در شرق بیتالمقدس از برنامههای درسی فلسطینی استفاده میکنند، حتی کتابهای درسی نیز توسط مقامات اسرائیلی سانسور و کنترل میشوند. جالب اینجاست که بسیاری از زنان فلسطینی در شرق بیتالمقدس و داخل اسرائیل، حس عاملیت خود را از دست میدهند. این به این دلیل است که جامعه اسرائیلی، هویت فلسطینی آنها را رد میکند. به گفته یکی از پاسخدهندگان: «صهیونیستها نمیخواهند عربها را در بیتالمقدس ببینند. آنها میخواهند ما ناپدید شویم، اما ما اینجا هستیم و با پوشیدن حجاب، حضور خود را نشان میدهیم.»
پاسخدهنده دیگری میگوید: «هر شب فریاد میشنوم که سربازان در حال تخریب خانهها در روستای ما هستند و پسرانمان را در مدرسه دستگیر میکنند، ما مجبوریم آنچه را که آنها میخواهند و به شیوهای که میخواهند تدریس کنیم. آنها چیزی برای ما باقی نگذاشتهاند. نحوه پوشش من، انتخاب من برای نشان دادن این است که ما اینجا زندهایم و هیچکس نمیتواند ما را از روستایمان بیرون کند.»
تجربیات این پاسخدهندگان نشان میدهد که زنان فلسطینی تا چه حد حاضرند برای مقاومت در برابر آنچه بیعدالتی میبینند، پیش بروند. ازاینرو، حجاب آنها به یک عمل سیاسی در برابر اشغال تبدیل میشود؛ نیرویی برای مقاومت. بنابراین، دینداری و انگیزههای سیاسی در هدف یک زن فلسطینی از پوشش حجاب با هم تلاقی میکنند.
به شکلی متناقضنما، حجاب برای بسیاری از پاسخدهندگان، عاملی آزادیبخش بود. ۲۳ درصد از کل نمونه اظهار داشتند که بدون حجاب نمیتوانستند خانه را ترک کنند تا به دانشگاه بروند یا حتی خارج از خانه کار کنند. پاسخدهندگان از هر دو منطقه توضیح دادند که برای بسیاری از خانوادههای عرب مسلمان محافظهکار آنها، خروج از خانه بدون حجاب انحراف جدی از عرف و هنجارهای اجتماعی سنتی محسوب میشود. بنابراین، برای تضمین امکان خروج از خانه برای کار یا تحصیلات عالی، بسیاری حجاب را انتخاب میکنند. برای آنها، حجاب حس رهایی از محدودیتهای جامعه را فراهم میکند و به آنها امکان میدهد زندگی روزمره خود را دنبال کنند. از سوی دیگر، برای برخی زنان ساکن شرق بیتالمقدس، پوشش حجاب بهجای مزیت، مانع محسوب میشد. برخی زنان در شرق بیتالمقدس نگرانی خود را بیان کردند که حجاب پیشرفت شغلی و ارتقاء در جامعه یهودی-اسرائیلی را برای آنها دشوار کرده است. بسیاری از آنها اشاره کردند که کارفرمایان ترجیح میدهند آنها بدون حجاب باشند.
منبع:
Religious symbolism and politics: hijab and resistance in Palestine/ Samira Alayan & Lana Shehadeh
نمادگرایی مذهبی و سیاست: حجاب و مقاومت در فلسطین، نشریه مطالعات قومی و نژادی، جلد ۴۴، شماره ۶، صفحات ۱۰۶۷-۱۰۵۱.
سمیرا علایان و لانا شحاده (۲۰۲۱)
سمیرا علایان: عضو هیئتعلمی دانشکده آموزش دانشگاه عبری اورشلیم
لانا شحاده: دکترای فلسفه، استادیار در دانشگاه عربی آمریکایی فلسطین
دیدگاهتان را بنویسید