جهتمندی جنسیتی نفس

جنسیت و نفس در دیدگاه آیتالله سید یدالله یزدانپناه
معصومه بخشینیا، طلبه سطح ۳ جامعه الزهرا (ع): مسئله در جنسیتمندی نفس، مسئله تنوع روح انسانی است و به تعبیری، پرسش این است که آیا این روح و نفس انسانی است که زنانه و مردانه میشود یا زنانگی و مردانگی، امری بیرون از ذات انسان است چنان که در مورد اعراض بدنی مثل رنگ پوست، قد و… اینطور است.
از مجموعه اساتیدی که دیدگاهشان در کتاب «جنسیت و نفس» منعکس شده است، استاد آیتالله یزدانپناه از جمله کسانی است که از جنسیتمندی نفس دفاع میکنند و از مجموعه روایات و مبانی صدرایی، چنین نتیجهای میگیرند. در ادامه، ابتدا نگاهی اجمالی به دیدگاه ایشان خواهیم داشت، سپس به مبانی صدرایی مؤثر در این زمینه اشاره میکنیم و در پایان، برای دقیقتر ساختن تصویری که ایشان در نظر دارند، تلاشی خواهیم نمود.
تصویری اجمالی از جنسیتمندی نفس
طبق بیان استاد، از روایات چنین برمیآید مسئله ذکورت و انوثت، اگر قبل از ولوج روح هم در مورد جنین مطرح باشد، با ولوج روح تعین پیدا میکند و دیگر قابلتغییر نخواهد بود. این بدان معناست به جنین، روح زنانه یا مردانه افاضه میشود. به این معنا این زنانگی و مردانگی، دو جهتمندی در روح انسانی است بدون اینکه از هویت انسانی آن کاسته شود و چنین نیست که جهتمندی ذکوری و انوثی، منافی با تجرد روح باشد.
ایشان بر این باورند این بحث را میتوان از منظرهای گوناگونِ فلسفه، شهود، شریعت و علوم تجربی بررسی کرد و بخشی از مواد اولیه این بررسی را باید علوم تجربی فراهم سازد. با این حال، تأکید میکنند مبناهایی وجود دارد که بر پایه آنها میتوان به نتایجی مشخص رسید. در ادامه، دو مبنا از سوی ایشان مطرح میشود که شرح مختصر هر یک و نقش آن در این مسئله خواهد آمد.
جسمانیه الحدوث بودن نفس
طبق مبانی صدرا، در بحث نفس، انسان از آغاز، انسان خلق نمیشود؛ بلکه در ابتدا جمادی است که میتواند در سیر حرکت اشتدادی تکاملی خود به اتحاد با لایه تجردی عالم برسد. این حرکت دارای مقاطع مختلفی است که به حرکت جوهری در پی هم میآیند و هر مقطع، اعدادی جهت افاضه صورت خاصی از ناحیه ملکوت عالم دارد. اگر بپذیریم قبل از افاضه صورت انسانی به این وجود سیال متحرک، جنسیت در آن وجود دارد و صورت انسانی در تناسب با ظرفیتها و آمادگیهای این موجود به آن داده میشود، پس باید فیالجمله پذیرفت خودِ صورت اخیر، واجدِ خصیصهای انسانی، زنانه یا مردانه است و در نتیجه، این موجود بهگونهای انسانِ جهتمند از حیث جنسیتی خواهد بود.
علیت صورت اخیره نسبت به قوای مادون
باز طبق مبانی صدرا در سیر حرکت جوهری نفس، هر صورت افاضه شونده از عالم بالا، مندمجا تمام قوا و شئون مادون را در خود دارد و در سیستمی نزولی علیتی، آنها را از خود بروز میدهد. به تعبیر دیگر، از انکشاف روح و تفصیل مندمجات آن است که اعضا، ویژگیها و مراحل تفصیلی وجود انسان آشکار میگردد.
طبق مبانی صدرا، بعد از شکلگیری مزاج در نطفه، تا دمیدن روح، این قوه مصوره است که صورت اخیره است و بدن و قوای آن را شکل میدهد. حال اگر قبل از ولوج روح، بدن زنانه و مردانه داشته باشیم، یعنی قوه مصوره، جهت جنسیتی دارد که علت خاص زنانه یا مردانه شدن آن بدن است. وقتی که دارای نفس و روح شد نیز به همین دلیل که بدن، نازله آن صورت اخیره نفسی است و سنخیت بین علت و معلول واجب است، پس در صقع آن صورت، جهتمندی جنسیتی وجود دارد و حداقل، تفاوت در اندامهای بدنی در دو جنس را باعث میشود. به همین سان وضعیت صورت اخیره انسانی از نظر استاد یزدانپناه، حقیقت مذکر و مؤنث بودن در روح مندک است؛ در عین اینکه روح انسانی است و از حقیقت انسانی او چیزی کاسته نشده، از حیث تذکیر و تأنیث، جهتمند است.
جایگاه جهت جنسیتی در نفس
اگر وجود اجمالی انسان و صورت اخیره انسانی را انباشتی از معانی بدانیم که نسبت به تمام مراتب و شئون مادون تا ساحت نازله وجود انسان یعنی اعراض بدنی، علیت دارند، همه معانی در یک رتبه نخواهند بود و میتوان از ریشهداری و تقدم برخی از آنها نسبت به دیگران صحبت کرد؛ اعراض، بهراحتی تغییر میکنند اما وقتی جنسیت، امری پایدار است، احتمالاً اینگونه خواهد بود که امری ریشهدار در صقع نفس، نسبت به آن علیت دارد. همانطور که میتوان از رشد انسانیت انسان سخن گفت، از تقویت جهت جنسیتی او نیز میتوان صحبت کرد. به نظر میرسد این فرمایش استاد که «پارهای از دستورها (شریعت) مختص زنان است؛ مثل حجاب. من معتقدم این دستورها در عین آنکه زن را در مسیر زنانه نگه میدارد، باعث تقویت کار زنانه شده، دنیا و آخرت او را سامان میدهد؛ لذا برخی احکام برای تقویت روح زنانه است و گاهی هم برای آن است که جهتگیری زنانه را تکامل بخشد.»
دو ناظر به همین است که جهت جنسیتی نفس، ریشهدار در آن است و میبایست تقویت شود و مثل جهتی که نسبت به اعراض بدنی علیت دارد، متأخر و رویین نیست.
آنچه در این یادداشت در پی آن بودیم، تلاشی در جهت تقریر دیدگاه استاد آیتالله یزدانپناه بود. با این تقریر، پرسشهایی جا پیدا میکند که پاسخ به آنها، مداقههای علمی افزودهتری میطلبد. پرسشهایی چون جهت جنسیتی را چگونه باید با ادبیات صدرایی توضیح داد؟ نسبت انسانیت، روح جنسیتمند و آن جهتگیری جنسیتی، دقیقاً به چه شکل است؟ این تصویر، چه دلالتها و امتدادهایی خواهد داشت؟
دیدگاهتان را بنویسید