زن و بیاعتباری مفاهیم انسانی در دنیای معاصر

سمیه حاجی اسماعیلی، عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی پژوهشکده زن و خانواده: در دنیای معاصر، مفاهیم انسانی مانند صلح، آزادی، عدالت و حقوق بشر بهرغم ظاهر فریبندهشان، در عمل به ابزاری برای توجیه منافع قدرتهای جهانی تبدیل شدهاند. این بیاعتباری مفاهیم، نه تنها در عرصههای سیاسی و اجتماعی، بلکه در حوزههای مرتبط با زن نیز خود را به وضوح نشان میدهد. زن، بهویژه زن مسلمان، در این میان با چالشهای پیچیدهای مواجه است. از یک سو، مفاهیم مربوط به حقوق زن در سطح جهانی بهعنوان ابزاری برای فشار سیاسی و فرهنگی بر جوامع اسلامی استفاده میشود و از سوی دیگر، زن مسلمان در تلاش است تا هویت و حقوق خود را در چارچوب ارزشهای اسلامی و فرهنگی خود تعریف کند.
یکی از مهمترین چالشهای زن مسلمان در دنیای معاصر، سوءاستفاده از مفاهیم انسانی برای تحمیل الگوی غربی از زن است. مفاهیمی مانند آزادی و برابری، که در ظاهر برای ارتقای جایگاه زن طراحی شدهاند، در عمل به ابزاری برای تحقیر و حذف هویت فرهنگی و مذهبی زن مسلمان تبدیل شدهاند. برای مثال، سازمانهای بینالمللی و رسانههای غربی، حجاب را بهعنوان نمادی از سرکوب زنان معرفی میکنند، در حالی که این پوشش برای زن مسلمان نمادی از کرامت، عفت و انتخاب آگاهانه است. این نگاه تحقیرآمیز، نشاندهنده بیاعتباری مفاهیم انسانی در دنیای امروز است، زیرا این مفاهیم نه برای احترام به تنوع فرهنگی، بلکه برای تحمیل یک الگوی واحد استفاده میشوند.
از سوی دیگر، زن مسلمان در دنیای معاصر با چالش دوگانهای مواجه است: از یک سو، باید در برابر تحمیل الگوی غربی مقاومت کند و از سوی دیگر، باید در درون جامعه اسلامی برای احقاق حقوق واقعی خود تلاش نماید. در بسیاری از جوامع اسلامی، بهرغم تأکیدات دین مبین اسلام بر کرامت و حقوق زن، هنوز شاهد برخی نگاههای سنتی و محدودکننده هستیم که مانع از شکوفایی کامل زن میشوند. این چالش دوگانه، زن مسلمان را در موقعیتی قرار میدهد که باید هم در برابر قدرتهای جهانی و هم در درون جامعه خود مبارزه کند.
در شرایط جنگ اخیر میان ایران و رژیم اشغالگر قدس، زنان مسلمان بار دیگر در خط مقدم مقاومت و ایستادگی قرار گرفتند. در حالی که این جنگ عمدتاً از طریق حملات هوایی و موشکی دنبال شد و به آتشبس رسید، زنان ایرانی و فلسطینی نقش بیبدیلی در حفظ ثبات اجتماعی، حمایت از خانوادهها و حتی مشارکت در فعالیتهای امدادی و پزشکی ایفا کردند. با این حال، سازمانهای بینالمللی که ادعای دفاع از حقوق زن را دارند، بار دیگر سکوت کردند و از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و مناطق دیگر چشمپوشی نمودند. این سکوت، نشاندهنده آن است که حقوق زن برای این سازمانها تنها زمانی اهمیت دارد که بتوان از آن برای پیشبرد اهداف سیاسی استفاده کرد. زن مسلمان در این جنگ، نه تنها قربانی حملات نظامی بود، بلکه قربانی سکوت و بیعملی جامعه جهانی شد که ادعای دفاع از او را دارد.
بیاعتباری سازمانهای جهانی نیز بر این چالشها دامن زده است. سازمانهایی که ادعای دفاع از حقوق زن را دارند، در عمل سکوت معناداری در برابر جنایات علیه زنان در مناطق جنگی مانند فلسطین، یمن و افغانستان دارند. این سکوت، نشاندهنده آن است که حقوق زن برای این سازمانها تنها زمانی اهمیت دارد که بتوان از آن برای پیشبرد اهداف سیاسی استفاده کرد. زن مسلمان در این میان، نه تنها قربانی جنگها و تحریمهای ظالمانه است، بلکه قربانی سکوت و بیعملی سازمانهایی است که ادعای دفاع از او را دارند.
در نهایت، زن مسلمان با تکیه بر آموزههای اسلامی، تلاش میکند تا راهی سوم را انتخاب کند: راهی که در آن آزادی و کرامت زن در چارچوب ارزشهای الهی و انسانی تعریف میشود. زن مسلمان با تأکید بر مفاهیمی مانند عفت، مسئولیتپذیری و مشارکت اجتماعی، نشان میدهد که میتوان بدون پذیرش الگوی غربی، به جایگاه والای انسانی دست یافت. این نگاه، نه تنها پاسخی به چالشهای معاصر است، بلکه الگوی جدیدی برای زنان در سراسر جهان ارائه میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید