یک پرسش فلسفی بزرگ که در شیشه خوراکی جا نشد! نقد و بررسی مستند «زن چیست؟»

حجت‌الاسلام دکتر محمدرضا کدخدایی، مدیر گروه مطالعات جنسیت موسسه شناخت:

Before we answer ‘what is a woman,’ we need to relearn the meaning of being. (Whitlock, Jason).

«قبل از اینکه به پرسش زن چیست؟ پاسخ دهیم لازم است معنایی از «بودن» داشته باشیم».

در یک جمله «زن چیست؟» را می‌توان این‌گونه توصیف کرد: مستندی که از پرسشی ساده لایه‌برداری می‌کند و برخی ابعاد و عمق این پرسش به‌ظاهر ساده را به‌خوبی نشان می‌دهد؛ اما این پرسش را به شکلی «جدال‌آمیز» و «ساده‌انگارانه» و نهایتاً «عوامانه» پاسخ می‌دهد.

مت والش، مفسر و نویسنده مقالات سیاسی جناح راست آمریکایی، در نقش پژوهشگر این مستند علمی ایفای نقش می‌کند! پرسش‌های مرتبط با «زن چیست؟» را از افراد مختلفی سؤال می‌کند: جراح تغییر جنسیت، روان‌شناس و روان‌پزشک موافق و مخالف تغییر جنسیت، سیاست‌مدار موافق، متخصص اطفال، متخصص مطالعات جنسیت، افراد تغییر جنسیت داده پشیمان، افراد تراجنسیتی، تراجنسیتی مخالفِ تراجنسیدنِ خردسالان، پدرِ یک پسرِ ۱۴ساله تراجنسیتی، برخی افراد عادی مخالف و موافق دو جنس بودن یا تراجنس بودن. او همچنین پرسش‌ها مرتبط با زن چیست را با قبیله ماسایی در کنیا و یک مرد برهنه در ملأعام (نیچریست یا طبیعت‌گرا) مطرح می‌کند.

همین میزان پراکندگی در پرسش‌شونده‌ها از متخصصان و غیرمتخصصان مختلف و متخالف، کافی است تا لایه‌های گوناگون و عمیق پرسش به‌ظاهر ساده «زن چیست؟» را آشکار سازد. لایه‌های زیست‌شناسی مثل آناتومی و ریخت‌شناسی، غدد و هورمون‌ها، ژنتیک، عملکرد مغز و اعصاب؛ لایه‌های روان‌شناختی مثل خودپنداره و احساسات و عواطف و توانش‌ها و صفات شخصیت؛ لایه‌های اجتماعی مثل نقش‌ها و هنجارها و برساخت‌های اجتماعی؛ همگی لایه‌های مختلف این پرسش به‌ظاهر ساده هستند که از خلال مصاحبه والش با متخصصان و غیرمتخصصان موافق و مخالف قابل‌استنباط است. به دلیل همین لایه‌برداری از پرسش ساده «زن چیست؟» می‌توان این مستند، را به پژوهشگران مطالعات جنسیت و مطالعات اجتماعی و علوم‌انسانی پیشنهاد کرد.

اما والش در صورت‌بندی پاسخ‌های مخاطبان مختلف و متخالف چندان موفق نیست. به‌عنوان‌مثال والش با این استدلال مخالفان دو جنس بودن انسان‌ها روبرو می‌شود که ادعا می‌کنند «زن بودن و مرد بودن» پنداشتی کاملاً ذهنی است که به‌وسیله اشخاص می‌تواند انتخاب شود نه الزامی زیست‌شناسانه؛ بنابراین بایستی خواست افراد در تعیین جنسیتشان محترم باشد. در مواجهه‌ای جدلی، والش مطرح می‌کند که بنابراین استدلال اگر فردی خود را شیر دریایی یا الاغ پنداشت، بایستی این انتخاب او نیز به رسمیت شناخته شود! همو متعاقباً کتابی بر همین منطق برای کودکان تألیف می‌کند (Johnny the Walrus) و خود را پیروز این جدال معرفی می‌کند.

اما واقعیت آن است، همان‌قدر که تقلیل تفاوت‌های بین زن و مرد به تفاوت در آلت تناسلی و تقلیل این تفاوت به موضوعی مثل رنگ پوست انسان‌ها نوعی ساده‌انگاری است، ضریب دادن به تفاوت‌های زیستی زن و مرد تا حد تمایز بین انسان و دیگر انواع حیوانات نیز ساده‌انگارانه و عوامانه است. همین استدلال جدلی و اتکای مکرر والش به فهم و علم عامیانه برای توضیح تفاوت بنیادی بین زن و مرد، به موضوعی برای به چالش کشیدن و حتی عصبانی کردن تراجنسیتی‌ها و طرف‌داران آنان تبدیل شد. رویدادی که در کنار برخی دیگر از رویدادها مثل نقش پرخاشگر و جدال‌آمیز والش در مناظره با تراجنسیتی‌ها، فضای علمی مستند را به یک فیلم تبلیغاتی تنزل می‌دهد.

در پایان فیلم، والش این پرسش لایه‌برداری شده و عمیق را دوباره به فضایی عامیانه برگردانده و از همسرش که در حال آماده‌سازی غذا برای خانواده بود می‌پرسد: زن چیست؟ همسر والش نیز که نمودی از همسری زیبا و مادری مهربان و خانه‌دار و البته از نظر جسمی ضعیف است، درحالی‌که قادر نیست درب شیشه خوراکی را باز کند! شیشه خوراکی را به والش می‌دهد و از او می‌خواهد که درب آن را باز کند و هم‌زمان این پرسش را با حالتی ساده‌انگارانه و بلکه ساده‌لوحانه این گونه پاسخ می‌دهد که: زن؛ یعنی کسی که نیاز دارد شیشه خوراکی را برایش باز کنی!

نگاه همراه با عشق و رضایت والش به این پاسخ همسرش، پایان‌بخش این مستند شبه‌علمی شد. مستندی که به شایستگی از پرسش لایه‌برداری کرد و ازاین‌جهت علمی است و به ناشایستگی و در فضایی غیرعلمی پاسخ را صورت‌بندی نمود و ازاین‌رو دچار عوام‌زدگی شد. به همین دلیل این فیلم برای عموم مردم قابل پیشنهاد نیست؛ اما برای متخصصان مطالعات جنسیت و علوم اجتماعی پیشنهاد می‌گردد.

در این مستند مغالطه جنس و جنسیت که مبنایی‌ترین مغالطه فمینیسم و دانش مطالعات زنان و مطالعات جنسیت و جامعه‌شناسی جنسیت است، بیشتر آشکار می‌شود. اگرچه این مستند کمک به فهم این مغالطه می‌کند لکن در نهایت پاسخی برای این پرسش اساسی ندارد که: زن چیست؟

مستند در انتهای فیلم پاسخ این پرسش را امری شهودی و درون‌نگرانه ترسیم می‌کند که متخصص سرشناس و صاحب‌نظری مثل جردن پیترسون، نیز از پاسخ علمی بدان وامانده است و والش را ترغیب می‌کند تا پاسخ به پرسشش را از همسرش پیگیری کند.

نگارنده اعتقاد دارد، دلیل ناکامی این مستند در یافتن پاسخ مناسب به پرسش زن چیست؟ آن است که این پرسش به‌ظاهر ساده، پرسشی عمیقاً فلسفی است که برخی دستگاه‌های فلسفی امکان و ابزار مناسب برای صورت‌بندی پاسخ بدان را در اختیار دارند. دستگاه معرفتی علامه طباطبایی، چارچوبی ایجاد می‌کند که پاسخ به این پرسش اساسی را بدون ارجاع آن به‌صرف شهود، امکان‌پذیر می‌سازد.

دستگاه اعتباریات علامه طباطبایی هم مفری از مغالطه جنس و جنسیت فمینیست‌ها ایجاد می‌کند و هم پاسخی ایجابی و نه صرفاً شهودی به این مسئله بنیادین دارد. پاسخی که می‌تواند مبنای مباحث علمی و تجربی قرار گیرد. «بحث علمی المرأه فی الاسلام؛ بحث علمی زن در اسلام» موضوعی است که علامه طباطبایی ذیل آیات ۲۲۸ -۲۴۲ سوره بقره در تفسیر المیزان مطرح نموده است. در این بحث ابعاد هویتی زن بر اساس رویکردی که قابل فراوری در دانش تجربی است، صورت‌بندی شده است.

اشتراک گذاری:
مطالب زیر را حتما بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید