بیم و امیدهای حجاباستایل
سیدهراضیه یاسینی، دانشیار پژوهش هنر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات: حجاباستایلیستها معرفی سبک پوشش پوشیده، اما جذاب را مسئولیت اجتماعی خود و راهبردی برای ایجاد علاقه به استفاده از حجاب هم معرفی میکنند. بهنظر میرسد کنش آنان باور کاذب به غیبت زیبایی در حجاب و ظهور زیبایی در بیحجابی را متزلزل کرده است، اما مخاطره پیش رو برساخت مفهوم جدید از اقتضائات زنانه و زیباییشناسانه در سبک پوشش است.
پیشگامان انقلاب اسلامی ازجمله مرحوم محمود طالقانی، حجاب اسلامی را حجاب وقار و شخصیت دانسته، خودآرایی و مصرف را در سبک پوشش و منش زنان مذموم شمرده و پنهانسازی زنانگی، پرهیز از تمرکز بر جنسیت زنانه و زیباییهای زنانه در سبک پوشش را ضرورت حفظ شخصیت زن مسلمان ایرانی برشمرده است. اما در غیبت سیاستها و راهبردهای فرهنگی حاکمیتی برای تبیین مؤلفههای فرهنگیهنری طراحی لباس اجتماع زنان مبتنی بر زیباپوشی اصیل و حیاورز، اکنون این استایلیستهای حجاب هستند که نگره خود از شیکپوشی پوشیده را میسازند و ترویج میدهند. آنان خود را منتقدان حجاب مطلوب قرائت عرف رسمی معرفی کردهاند که زیبایی را محدود میکند؛ تا جایی که حتی از لفظ پوشیدگی بهجای حجاب استفاده میکنند. آنان غالباً انگارههای زیباشناختی مد جهان را، فارغ از نسبت آن با زیباییشناسی بومی ایرانی و اسلامی، ترویج میکنند و آن را گریزگاهی برای خلاصی از محدودیت در زیبایی حجاب در قرائت عرف رسمی میخوانند. درحالیکه فهم از محدودیتهای حجاب در قرائت عرف رسمی، محدودیتهای عملکردی برای بدن زنان است، در ادبیات حجاباستایلیستها، برای رهایی از محدودیتهای زیباییشناسانه کوشش میشود. در سبک پوشش پیشنهادی ایشان، اصالت با ظرفیت پوشش برای نمود جذابیت و زیبایی زنانه است؛ حال آنکه فرهنگ سنتی پوشش و پوشاک اصیل اقوام ایرانی، آکنده از شمار بسیار و متنوعِ لباسهای زنانه است که همزمان از دو ویژگی زیبایی و حیاورزی برخوردارند.
برای مطالعه کامل یادداشت به شماره ۱ و ۲ فصلنامه اقلیما مراجعه بفرمائید.
دیدگاهتان را بنویسید