حرفی برای گفتن نداریم یا لکنت گرفتهایم؟!
فاطمه قربانی، دانشجوی دکتری مطالعات زنان: نگاهی گذرا به کتابهای مرتبط با زنان و جنسیت در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ تهران، هر انسان اهل فکری را مبهوت میکند؛ تعداد انگشتشماری کتاب تألیفی که در میان انبوهی از کتابهای ترجمهشده چندان به چشم نمیآیند.
کتابهایی که با همۀ تنوعشان در چند دسته کلیتر میتوانند در کنار هم قرار بگیرند: حوزۀ نظری، پژوهشهای علوم اجتماعی، توسعه فردی، زن در اسلام، زندگینامه زنان مشهور، تاریخ شفاهی زنان مؤثر در انقلاب و دفاع مقدس، بررسی وضعیت تاریخی زنان و مسئله حجاب.
فمینیسم، چارچوب نظری غالب
در حوزه نظری عمده کتابها، ترجمه کتابهای معرفیکننده نظریات فمینیسم هستند. کتابهایی که تعدادی از آنها بهطورکلی تمامی نحلههای اصلی فمینیسم را معرفی میکنند و بعضی از آنها به طور خاص به ترویج نظریات یکی از این نحلهها مانند فمینیسم مارکسیسم میپردازند. از جمله میتوان از کتاب جستارهایی دربارۀ رهایی زن از زاویه دید مارکسیستی (حسن معارفیپور / نشر روهان) یاد کرد. البته چند عنوان کتاب تألیفی هم در این بخش دیده میشود که در کنار معرفی فمینیسم، نگاهی نقادانه به آن داشتهاند؛ مانند کتابهای جستارهایی در باب فمینیسم (حسن حسینی یار/ نشر محقق) و جریانشناسی فکری فرهنگی فمینیسم در ایران معاصر (پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق (ع)).
فمینیسم اسلامی؛ بازخوانی متون دینی با ارزشهای فمینیستی
با وجود تعداد محدود کتابهای فمینیسم اسلامی، اهمیت این آثار ایجاب میکند که آنها را در دستهبندی جداگانهای قرار دهیم. در پرداخت به این جریان فکری، باید توجه داشت که فمینیسم اسلامی، بر مبانی فمینیسم غربی بنا شده و به دنبال خوانشی از متون اسلامی است که با مبانی و ارزشهای فمینیستی مانند برابری سازگار باشد. این نوع نگاه به سبب تلاشی که برای جمع بین ارزشهای فمینیستی و دین دارد، میتواند موردتوجه بسیاری از دختران نسلهای جدید قرار بگیرد. هرچند که این جریان فکری هنوز در ایران ریشه ندوانده و کتابهای موجود در این زمینه نیز عمدتاً کتابهای ترجمه هستند.
کتاب 50 میلیون زن جهان اسلام را تغییر میدهند (سعدیه زاهدی/ نشر مروارید)، کتابی استراتژیک است که معتقد است اگر زنان جهان اسلام، وارد بازارهای کار و دنیای تجارت شوند، میتوانند جهان اسلام را تغییر دهند. نکته مهم در رابطه با این کتاب، این است که در ضمن طرح اقتصادی خود، نوعی سبک زندگی به مخاطب ارائه میدهد. کتاب مهم دیگر در این زمینه، کتاب حاشیههای فمینیستی قرآن (عایشه هدایت الله/ نشر کرگدن) است. این کتاب به بررسی تفاسیر فمینیستی قرآن و نقد آنها میپردازد و معتقد است باید تجدیدنظری اساسی در مبانی تفسیری متن قرآن کریم صورت گیرد.
پژوهشهای اجتماعی و واکاوی معضلات زنان
کتابهای حاصل از پژوهشهای علوم اجتماعی عمدتاً مربوط به حوزههای اشتغال و آموزش زنان، طلاق و خشونت خانگی هستند. کتابهایی تألیفی که جامعههای آماری متفاوتی دارند و بیشتر کاربرد آماری دارند. در این میان معدود کتابهایی نیز هستند که به مسائل جدیدتری پرداختهاند و جالبتوجه هستند مانند کتاب زنان اینستاگرامر (شیما فرزاد منش/نشر تیسا) که خوانشی انتقادی از بازنمایی زندگی روزمره خانوادگی است.
توسعۀ فردی؛ استقلال بهمثابه رهایی
دستهای از کتابها را میتوان در فضای توسعه فردی درنظر گرفت. کتابهایی که در دو سبک متفاوت قرار میگیرند. سبک اول به اشتغال زنان، بررسی موانع آن و تشویق زنان به اشتغال میپردازد. کتابهای اکنون زمان استقلال مالی است (کیم کیوساکی/ نشر نسل نواندیش) و زنان و ارتقا شغلی (هیرا علی/ نشر خزه) در این دسته جای میگیرند. سبک دیگر کتابهایی هستند که بعضی ظاهراً روانشناسی و بعضی انگیزشی هستند. این کتابها تأکید زیادی بر استقلال دختران بهمعنای بریدن آنها از قیدهای خانواده و جامعه دارند؛ کتابهایی به شدت سطحی که متأسفانه مخاطب عام اقبال زیادی به آنها دارد. کتاب پرفروش خودت باش دختر (ریچل هالیس) و کتاب سندروم دختر خوب (بورلی انگل، نشر نون) از این دستهاند.
الگوسازی برای دختران
در سالهای اخیر کتابهای زیادی راجع به زندگینامه زنان مشهور به چاپ رسیده است؛ زنان در قدرت (زنان سیاستمدار اروپایی و آمریکایی)، زنان نویسنده و شاعر، زنان مبارز و زنان فیلسوف. این کتابها در شکلهای مختلف و برای تمام ردههای سنی طراحی شدهاند. کتابهایی که عمدۀ آنها ترجمهای بوده و تعداد محدود آثار تألیفی نیز با الگوبرداری از نسخههای ترجمه شده، نگاشته شدهاند. آثاری که به صورتی واضح، خط مشخصی را دنبال میکنند. یکی از موضوعاتی که این کتابها به آن میپردازند، پررنگکردن نیاز به حضور زنان در ردههای بالای حاکمیت است، در همین رابطه چند کتاب در حوزۀ علوم اجتماعی ترجمه شده است از جمله کتابهای موانع حضور زنان در حکومتها (آوری الیزابت هرت، نشر ققنوس)، زنان و رهبری (هاروارد بیزینس ریویو، نشر هنوز) و سیاستهای انتخاباتی: کارآمد کردن سهمیهها برای زنان (هما هودفر و مونا تجلی، نشر پردیس دانش). اما در کنار این کتابها که بیشتر مورد توجه پژوهشگران حوزه زنان و جنسیت قرار میگیرند، کتابهای زندگینامه زنان سیاستمدار اروپایی و آمریکایی از جمله ملکه الیزابت، میشل اوباما، نیکی هیلی و… سهم قابل توجهی از کتابهای این حوزه را به خود اختصاص دادهاند. کتابهایی که چهرهای بسیار موفق و موجه از این زنان برای مخاطب خود میسازند و در جلب توجه مخاطب نیز موفق بودهاند.
نمونۀ دیگری از کتابهای این دسته که همگی بعد از اتفاقات ۱۴۰۱ به چاپ رسیدهاند، به معرفی مجموعه زنان مشهور در فضای ادبیات، هنر و سیاست میپردازند و در معرفی هر کدام از این زنان، به صورت ضمنی یا واضح تأکید زیادی بر مبارزه این افراد برای کنار زدن محدودیتهای جامعه برای زنان و رسیدن به آزادیهای فردی و اجتماعی دارند. این کتابها همگی به دنبال الگوسازی از این زنان برای دختران هستند. کتابهای زنان شگفت انگیز (لوسی بیور، نشر کتاب پارسه)، زنان بدون مرز (جولیا پیرپونت، نشر کتاب پارسه) برای رده سنی نوجوان، و سری کتاب انسانهای کوچک، آرزوهای بزرگ (نشر گهگاه) برای رده سنی کودک از این دستهاند.
زنِ انقلاب اسلامی
گروه دیگری از کتابها، تاریخ شفاهی زنان مؤثر در انقلاب و دفاع مقدس است. کتابهایی که عمدتاً روایتی از خاطرات همسران و مادران شهدا و زنان مبارز است. نکته حائز اهمیت، علاقۀ بیشتر نسل جدید دختران به اثرگذاری مستقل زنان و شناخت الگوهایی است که خود در میدان مبارزه حاضر بودهاند. هرچند که در سالهای اخیر به این نکته توجه شده و خاطرات تعدادی از این زنان به چاپ رسیده است، ولی همچنان کمیت و کیفیت این آثار به نحوی نیست که نیاز مخاطب عام بهخصوص مخاطب نوجوان و جوان را پاسخ بدهد. موضوع قابلتوجه دیگر طراحی جلد این کتابهاست، طرحهایی با فضا و رنگهای غمگین و المانهایی تکراری. مسئلهای که باعث میشود تنها، مخاطب مذهبی در مواجهۀ اول با کتاب به آن توجه کند و مخاطب عام حتی علاقهای به آشنایی با این کتابها نشان ندهد.
زن در گذر تاریخ معاصر
کتابهای تاریخی در حوزه زنان که در سالهای اخیر وارد بازار کتاب شدهاند، عمدتاً به بررسی وضعیت زنان در دورههای صفویه و قاجار پرداختهاند. بعضی از کتابها بهصورت کلی شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زنان را در این دورهها بررسی کردهاند؛ مانند کتابهای زن در عصر صفوی (مهرداد نوری مجیری، نشر ندای تاریخ) و تاریخ اجتماعی زنان در عصر قاجار (سمیه سادات شفیعی، نشر ثالث). تعدادی از کتابها نیز به یک موضوع خاص پرداختهاند؛ مانند کتاب زنان زرخرید (فریبا کاظمنیا، نشر تیسا) که به بررسی وضعیت کنیزان در ایران از طاهریان تا مغول میپردازد.
زن در آموزههای اسلامی
کتابهایی که به مسئله زن در اسلام پرداختهاند، عمدتاً کتابهایی هستند که یا در موضوع خاصی به جمعآوری مطالب مرتبط با آن موضوع از منابع دینی پرداختهاند؛ مانند کتاب هویت در مه (مریم رئوف ملایری، نشر آفاق معرفت) که به هویتیابی جنسیتی دختران میپردازد و کتاب خشونت خانوادگی از منظر اسلام (سید عبدالله حسینی، نشر المصطفی) که خشونت خانوادگی، علل و راهکارهای مبارزه با آن از منظر آموزههای اسلامی را بررسی کرده است. همچنین نظرات یکی از علما درباره زنان را در کنار هم قرار دادهاند، مانند کتابهای زن در قرآن (علامه طباطبایی، نشر هاجر)، زن و چالشهای جامعه (امام موسی صدر، نشر مؤسسه امام موسی صدر) و زن، زندگی، آزادی (بیانات رهبر انقلاب، نشر تراث). هرچند عمده این آثار، آثاری ارزشمند و لازم هستند؛ اما این کتابها در جذب مخاطب عام چندان موفق نبودهاند و پاسخگوی تمامی نیازهای طیفهای مختلف مخاطبان نیستند.
مسئله بسیار مهم دیگر خلأ نظریهپردازی است. تمام مطالبی که وجود دارد حاصل جمعآوری گزینشی و سلیقهای تعدادی از محتواهای مربوط به زنان از منابع دینی یا از کلام علما بوده و عمدتاً یا تکرار مسائل گذشته یا همچنان در صدد پاسخگویی به شبهات موجود در مسائل زنان است. آن هم نه با کلامی نو و درانداختن طرح و راهی جدید برای حل مسئله، بلکه با رویکرد تکراری توجیه مسائل به آن پرداخته میشود.
همچنین از تولید و تألیف کتابهای موردنیاز زنان بهویژه در موضوعات سبک زندگی، روانشناسی و توسعۀ فردی غفلت شده است. از یکسو محتواهای غنی دینی، فراوری نشده و از سوی دیگر به نظر میرسد که هنوز این محتواها راهی به زبان زمانه نیافتهاند و نمیتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند.
نکته کلیدی دیگر عدم توجه به طراحی جلد و نامگذاری مناسب برای این کتابهاست، چنانکه بعضی از این کتب، مخاطب را دلزده میکنند و فرد تنها با دیدن جلد کتاب، از آن احساسی منفی دریافت میکند.
مسئله حجابِ ما و آنها
یکی از موضوعاتی که در حوزه کتابهای دینی به طور ویژه به آن توجه شده است، مسئله حجاب است. تعداد کتابهای مربوط به حجاب بهطور روشنی از کتابهای مربوط به هویت دختران بیشتر است. عمدۀ این کتابها هم در صدد پاسخگویی به شبهات حجاب هستند؛ مانند کتابهای بدون توقف (علی غلامی، نشر واژهپرداز اندیشه)، رهایی (احمد طاهرینیا، نشر مؤسسه امام خمینی (ره)) و محبوبۀ محجوبه (ثریا شاعیدی، نشر هاجر). اگرچه این کتابها میتوانند برای سخنرانان، فعالان فرهنگی و مربیان تربیتی مفید باشند؛ اما واضح است که اکثر افرادی که راجع به حجاب شبهه فکری دارند و یا به کمحجابی گرایش دارند، کتاب پاسخ به شبهات حجاب را برای مطالعه انتخاب نمیکنند.
در حالی کتابهای دینی دررابطهبا حجاب در این سبک تولید میشوند که جریان فکری مقابل کاملاً هنرمندانه و در ضمن معرفی شخصیتهای مشهور، تصویری بدون حجاب از این افراد در ذهن مخاطب میسازد و موفقیت و بیحجابی را در ذهن مخاطب توأمان جلوه میدهد
سخنی برای ارائه باقی میماند؟
نگاهی به کتابهای مرتبط با زنان و جنسیت در بازار کتاب ایران که اکثر آنها ترجمه شده و چندان متناسب با دین و فرهنگ ما نیستند، دغدغهمندان این حوزه را نگران میکند. پاسخ به این پرسش میتواند برای ما راهگشا باشد که آیا ما حرفی برای گفتن نداریم؟ یا اینکه لکنت گرفتهایم و نمیدانیم چطور با مخاطب حرف بزنیم تا ما را بشنود و بفهمد؟
در چارچوب بحثهای نظری، نهتنها در فضای اندیشۀ اسلامی، با خلأ نظریهپردازی مواجه هستیم، بلکه حتی جریان فکری فمینیستی غربگرا و اسلامی نیز در کشور ما تنها سخن دیگران را تکرار کرده و هیچ حرف جدیدی برای زن ایرانی ندارند.
کتابهایی که با رویکرد اسلامی تألیف شدهاند به نسبت، بسیار محدود و ناکافیاند. عمده این کتابها یا به جمعآوری سخنان علما و اندیشمندان دینی درباره زن پرداخته و یا درصدد پاسخ به شبهات مربوط به زنان هستند. آنچه که در این سبک کتابها مشهود است، موضع انفعالی و دفاعی است که کاملاً از موضع تهاجمی انقلاب اسلامی دربارۀ زن بهدور است. موضعی که معتقد است با ارائۀ الگوی سوم زن، راه جدیدی را به روی زنان جهان گشوده است.
البته ناگفته نماند بهرغم عقبماندگی مباحث نظری، زن الگوی سوم همگام با انقلاب اسلامی، متولد شده و رشد کرده است. هرچند ادبیات ما نیز نتوانسته تصویر این زن را همانطور که هست نمایان کند و عمده شخصیتهای داستانی ادبیات تألیفی ما هنوز زن شرقی یا غربی را بازنمایی میکنند و درحالیکه جریان فکری غیراسلامی، به شیوههای مختلف به دنبال الگوسازی برای دختران است، ما حتی در روایت شخصیتهای واقعی خود نیز نتوانستهایم چندان موفق عمل کنیم.
بهادادن به اندیشه و سخن
تردیدی نیست که تغییر فضای موجود، امر دشواری است و نیاز به همتی ویژه دارد. اما اگر معتقد هستیم که حرفی برای گفتن داریم به نظر میرسد وقت آن رسیده تا از موضع انفعالی و دفاعی خارج شده و باتکیهبر میراث اسلام ناب در مسائل زنان به تفکر بنشینیم. باید از کلیشهها و سخنان تکراری فاصله گرفته و از بیان سخنان نو نهراسیم. اگر گفتمان الگوی سوم زن، راهی به فضای نظری، ادبیات و هنر ما باز کند و به اندیشمندان و هنرمندان، اجازه دهیم سخن بگویند، میتوانیم از این انسداد در حوزه زنان خارج شویم. لازمۀ بهوجودآمدن این فضا، جدی انگاشتن و اهمیتدادن به آن از سوی مسئولین و فعالان این حوزه، تلاش شبانهروزی و دوری از دگماندیشی و برچسبزنی به افرادی است که حرفی برای گفتن دارند.
دیدگاهتان را بنویسید